تو آمدی در غروب
در آذر
آفتاب رفته بود
در ساعتی خجسته
در ابر
در باران
در پاکی
با نگاه غرق در اشک پدر و مادر
اشک از شوق و امید
غرق در زندگی
بودن و ماندن
ماندن و ماندن
پایدار ماندن
*
ما با توایم
هر لحظه از زندگیت را که
ما بتو داده ایم
سرور است و شادی و پویایی
ما با توایم
در آفتاب
در ابر
در باران
در آذر
ماه آخر پاییز