تاراج نامه

گل به سر مالیدیم و بر سینه زدیم و رجز خواندیم و شب زنده داشتیم! کتاب بر سر گرفتیم و توبه کردیم و استغفار! شیون از دل بر آوردیم و نماز وحشت خواندیم ! هر کاری کردیم جز اینکه کاری بکنیم! دیوارها را بلند بر نیاوردیم و نیکو نساختیم! و کار امروز به فردا گذاشتیم! خردنامه ها شستیم و هوسنامه ها دریدیم و تصاویر کتب سوختیم در یکدیگر افتادیم و هر که را تهمت زدیم از زندیق و شکاک و فلسفی و دهری و گبر و مجوس؛ که این عقوبت فرو نیامدی اگر خلقی از شمایان را انکاری گزاف برنخاستی! - آری_ همواره خود را گناهی می تراشیم تا سزاوار این تنبیه باشیم . بهرام بیضایی، تاراج نامه، 1389