تو آمدی

 

 

تو آمدی در غروب  

 در آذر  

 آفتاب رفته بود  

در ساعتی خجسته

در  ابر 

در باران 

در پاکی 

با نگاه غرق در اشک پدر و مادر 

اشک از شوق و امید 

غرق در زندگی 

بودن و ماندن 

ماندن و ماندن  

پایدار ماندن

 *

ما با توایم 

هر لحظه از زندگیت را که 

ما بتو داده ایم 

سرور است و شادی و پویایی

ما با توایم

در آفتاب   

در ابر

در باران 

در آذر 

ماه آخر پاییز 

نظرات 4 + ارسال نظر
عمه جون سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 08:22

و چه آمدن با برکتی
با آمدنت پلیدی از شهر ما رفت
و چه لطافتی با خود آوردی مهربان

آمدنت مبارک

دلارام سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 12:52 http://delaram360.blogsky.com

خوش یمن باد حضورت

خاله خورشید شنبه 27 آذر 1389 ساعت 11:52

خوش آمدی همه خوبی و پاکی :*

دلارام یکشنبه 28 آذر 1389 ساعت 16:13

مبارک باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد